• پیام دکتر مصدق

    چه زنده باشم و چه نباشم امیدوارم و بلکه یقین دارم که این آتش خاموش نخواهد شد . زنان و مردان بیداراین کشور مبارزه ملی را آنقدر دنبال می کنند تا به نتیجه برسد .اگر قرار باشد در خانه خود آزادی عمل نداشته باشیم... مرگ بر چنین زندگی ترجیح دارد و مسلم است که ملت ایران با آن سوابق درخشان تاریخی و خدماتی که به فرهنگ و تمدن جهان کرده است هرگز زیر بار این ننگ نمی رود. ادامه..

نامه مهسا امرآبادی به صادق لاریجانی

مهسا امرآبادی که همسرش مسعود باستانی بیش از یک سال است که بدون حتی یک روز مرخصی در زندان به سر می برد در نامه ای خطاب به رییس قوه قضاییه از او خواست که  به سوالات بی جواب خانواده زندانیان سیاسی پاسخ دهد و مشخص کند که همسر او دیگر زندانیان مطبوعاتی و سیاسی به چه جرمی در زندان هستند. امر آبادی در این نامه خطاب به صادقی آملی لاریجانی نوشت:گفته اید کسانی که پس از انتخابات بازداشت شدند و اکنون هم در زندان هستند، اقدامات مجرمانه انجام داده اند. می خواهم بپرسم به خاطر کدام اقدام مجرمانه همسر من، مسعود باستانی و چندین نفر از روزنامه نگاران دیگر از جمله بهمن احمدی امویی، احمد زیدآبادی، عبدالرضا تاجیک، مهدی محمودیان، هنگامه شهیدی، رضا رفیعی فروشانی، علی ملیحی، عیسی سحرخیز، محمد نوری زاد و چندین تن از روزنامه نگاران در زندان هستند؟ آیا تنها انتقاد از نحوه عملکرد مسئولین دولتی و یا بیان دیدگاه ها و ابراز عقایدشان جرمی بزرگ محسوب می شود که باید آنها را به حبس های طولانی مدت و تبعید محکوم کرد؟”

به گزارش کلمه متن کامل این نامه به شرح زیر است:

آقای صادق آملی لاریجانی

در سخنرانی اخیرتان در گردهمایی ائمه جمعه سراسر کشور، از برخورد جدی با مفسدان سیاسی و اقتصادی سخن به میان آورده اید . گفته اید، مفسدان سیاسی که همان فتنه‌گران حوادث پس از انتخابات بودند، هزینه بزرگی به کشور ما وارد کردند و اگر نخواهیم امروز چشم خود را ببندیم و خودمان را به خواب بزنیم باید بگوییم همگی آنها مجرم هستند.

من به حکم انجام رسالت روزنامه نگاری و لزوم پاسخ دهی مسئولین می خواهم از شما که کمی بیشتر در این مورد توضیح دهید، چرا که اگر قرار باشد سنت سوال و جواب و پرسش گری از ورطه روزنامه نگاری رخت بر بندد و روزنامه نگاران نتوانند انتقادات خود را مطرح کنند، بهتر است فاتحه این حرفه را نیز همانند تحزب در کشور بخوانیم.

آقای قاضی القضات!

گفته اید کسانی که پس از انتخابات بازداشت شدند و اکنون هم در زندان هستند، اقدامات مجرمانه انجام داده اند. می خواهم بپرسم به خاطر کدام اقدام مجرمانه همسر من، مسعود باستانی و چندین نفر از روزنامه نگاران دیگر از جمله بهمن احمدی امویی، احمد زیدآبادی، عبدالرضا تاجیک، مهدی محمودیان، هنگامه شهیدی، رضا رفیعی فروشانی، علی ملیحی، عیسی سحرخیز، محمد نوری زاد و چندین تن از روزنامه نگاران در زندان هستند؟ آیا تنها انتقاد از نحوه عملکرد مسئولین دولتی و یا بیان دیدگاه ها و ابراز عقایدشان جرمی بزرگ محسوب می شود که باید آنها را به حبس های طولانی مدت و تبعید محکوم کرد؟

شما از مجرم بودن همه آنان که پس از انتخاباتت بازداشت شده اند سخن گفته اید اما آیا تا کنون پرونده یکی از آنان را مطالعه کرده اید؟ آیا وقت دارید با خود این مجرمان! ملاقات کنید و حرف های آنان را گوش دهید؟

دولت احمدی نژاد همسر و همکاران من را تنها به دلیل انتقاد از شرایط موجود و شیوه اداره کشور بازداشت کرده  و من از شما می پرسم آیا نباید اجازه داد که حتی مخالفین ما نظراتشان را مطرح کرده و به جای برخورد و حبس و حصر آنان با سعه صدر به پاسخ گویی و روشن گری افکار پرداخت؟

آیا این درست است که هر منتقدی را برچسب خارجی زد و با القاب و عناوین مجرمانه آنها را از میدان بیرون کرد؟ پرونده این روزنامه نگاران را بخوانید. هرچند که طبق قانون، تجمعات مسالمت آمیز جرم نیست اما پرونده ها را بخوانید و ببینید کدام یک از این عزیزان زندانی در تجمعات حضور داشته و یا اموال عمومی را تخریب کرده اند. البته از اتهاماتی نظیر اقدام تبلیغی علیه نظام، اجتماع و تبانی برای برهم زدن امنیت ملی، توهین به رییس جمهور و غیره می توان پی برد که حکم های سنگین روزنامه نگاران و فعالین سیاسی به دلیل انتقادات و ابراز عقیده شان به دولت و شخص رییس جمهور است.

شما به عنوان رییس دستگاه قضا می توانید نقدهای ما را بشنوید و خود قضاوت کنید که آیا ما واقعا مستحق چنین مشکلاتی هستیم یا نه؟

آقای لاریجانی

جناب عالی که اکنون درکسوت ریاست قوه قضاییه هستید آیا می دانید در این یک سال و نیم چه بر سر ما آمده است؟ شما که ادعای اجرای قانون و رعایت عدالت را دارید، می دانید چه کارهای خلاف قانونی از سوی برخی از زیر دستان شما و مسئولین دولتی انجام شده است؟

روزنامه نگاران منتقد که به خاطر سرنوشت کشور و آنچه بر مردم می رود دل می سوزانند و با توجه به دانسته ها و اطلاعاتشان، دیدگاه های خود را مطرح می کنند، نعمتی برای مدیریت بهتر هستند و نه مجرم. به جای اینکه از نقد و ارائه راهکارهای مناسب از سوی روزنامه نگاران و فعالین سیاسی استقبال کنید، آنان را به بند کشیده اید و آیا می دانید نتیجه آن چه خواهد شد؟

آقای لاریجانی

گویا سرنوشت تلخی برای من و همکارانم رقم خورده است. در کار مطبوعاتی، منفعت مالی برای هیچ یک از روزنامه نگاران مستقل وجود ندارد و تنها عشق به این حرفه است که ما را در روزنامه ها و خبرگزاری ها و سایت ها نگه می داشت اما اکنون بخشی از روزنامه نگاران در زندان هستند و بیشترین فشارها و محرومیت ها بر آنان می رود، تعدادی دیگر به ناچار به تبعید خودخواسته تن داده اند و تعدادی از همکاران حرفه ای این حرفه را بوسیده اند و شغل های دیگری را به این کار فرهنگی ترجیح داده اند.

به نظر شما چه سرنوشتی در انتظار مدیرانی است که بدون هیچ دغدغه و بدون ترس از چشمان ناظر، می خواهند کارهای اجرایی را جلو ببرند؟ طبیعی است که مدیران دل خوشی از منتقدین خود نداشته باشند اما آیا می توان به راحتی همه منتقدان را مغرض و وابسته به آمریکا و اسراییل معرفی کرد؟

شما حتما بهتر می دانید که سنت امر به معروف و نهی از منکر در جامعه تا چه حد در شکل گیری عدالت موثر است اما لطفا توضیح دهید که در غیاب روزنامه و روزنامه نگاران منتقد چگونه می توان به اجرای عدالت و نظارت دقیق بر همه ارکان دولتی و اجرایی کشور امید داشت؟

آیت الله لاریجانی

شنیده ایم که در پاسخ بزگواری که شما را از حضور در کسوت ریاست قوه قضاییه منع کرده اند، گفته اید اگر نتوانید عدالت را اجرا کنید، از آن کناره خواهید گرفت، پس تا دیر نشده وارد عمل شوید و منتقدین را که به خاطر ابراز عقاید و انتقاداتشان گرفتار هستند را از قفس رها کنید زیرا که خود بهتر می دانید آنان می توانند بزرگ ترین یاری دهندگان عدالت باشند و اگر توان این اجرای عدالت را ندارید با مردم شفاف صحبت کنید. به نظر می رسد اکنون دیگر زمان عمل به قول و قرارهایتان باشد.

نمی دانم از آنچه در این کشور بر سر جوانان، روزنامه نگاران و فعالین سیاسی و حقوق بشری  می آید مطلع هستید یا نه. اگر می دانید و عمل نمی کنید  بگویید تا داد خود را به جایی بالاتر از شما ببریم و اگر این مسایل را نمی دانید و از آن اطلاع نداری پس وای به حال کشوری که قاضی القضات آن از وجود این همه ظلم و جور و ستم در کشور بی خبر باشد.

مهسا امر آبادی همسر اسیر در بند مسعود باستانی

یک پاسخ

  1. afarin be hamaye kesani ke mesle shoma tarikhe azadi ro madione khodeshun mikonan va inchenin bozorg-varaneh eftekhar misazan
    ama age gharar nabud baradarane larijani alalkhosus sadegh parse vafadari nakonan baraye in manasebi ke liaghatesh ro nadaran entekhab nemishodan

بیان دیدگاه